وانیاوانیا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

وانیا کوچولوی خونه ی ما

وانیا وبلاگ دار شددددددددددددددد

سلام  به همه دوستای خوبم، امشب یعنی 2 خرداد 1392 مصادف با شب ولادت امام علی (ع) و سالگرد ازدواج من و بابا مجید (البته به تاریخ قمری) و افتتاح وبلاگ دختر قشنگم هست و من امیدوارم بتونم مطالب خوب و آموزنده ای برای دوستای گلم و خاطرات شیرینی برای دختر قشنگم ثبت کنم.
22 خرداد 1392

جووونم عزیزم

عاشق اون لحظه هایی ام که می گی:   مامان   میگم:جونم   باز میگی :مامان   میگم:جوووووونم   میگی: مامانی   میگم: چی میخوای عزیزم   باز میگی:مامان   ......     (البته گاهی هم یه جملاتی بعدش میگی که فقط خودت معنی شو می فهمی)   و شاید 7 یا 8 یا 10 بار تکرار میشه و من تو بغلم میگیرمت و میبوسمت   آخه هنوز نمی تونی درست صحبت کنی فرشته کوچولوی من     ...
22 خرداد 1392

دندون جدید آیا؟

نی نی کوچولوی ما از دیروز تب کرده و با قطره استامینوفن هر 4 ساعت یکبار، کمی سرحال میشه و بازی میکنه و باز تبش بیشتر میشه . هیچ میلی هم به غذا نداره و فقط  دوس داره شیر بخوره، فکر میکنم باز یه مروارید دیگه میخواد تو دهن قشنگ کوچولوش در بیاد  آخه جوجو دقیقا از 8 ماهگی هرماه دندون در میاره و کلی اذیت میشه تا الان 12 تا نگین ناز توی دهن نازش داره ایشالا زودتر همگی دربیاد و دخملم راحت بشه بوس برای دخملم ...
21 خرداد 1392

حرفای وانیا

لیستی از کلماتی که شما تا الان میتونی بگی   دایی   بابا   بابایی   ماما   اَب   جیز   جیشش   اَیو =الو - مدام تلفن یا بیسم و میگیری کنار گوشت و فقط میگی اَیووووووو   اَبیزی= آب بازی   اَبده=آب بده   اوممَ= عمه (البته جدیدا شده"عمه")   دَدَ   جیجَ=جی جی   دَ (بصورت کشیده)=در و باز کن(معمولا تو ماشین گفته میشه)    بیب بیب = ماشین   دای = چای   گن=قند   دست میزنی و می گی دَ دَ    اَیی= یا علی   مهمترین و پرکاربردتری...
21 خرداد 1392

تولد 1 سالگی

        وانیا با کیک تولد (کیتی)   تمام طول تولد من دنبال دخملی بوودم تا به موهاش گیره بزنم اما اونا چند دقیقه بیشتر روی سرش نمی موندن چون وانیا اونا رو میکند تا موهاشو شونه کنه       ...
20 خرداد 1392

18خرداد

امروز مامان آخرین امتحانش رو به سلامتی پشت سر گذاشت و کلا درس و دانشگاش تموم شد.(هر چند که از وقتی شما به جمع ما اضافی شدی من دیگه اصلا وقت نمی کردم در طول ترم به کتاب و جزوه هام نگاه کنم) حالا دیگه  میتونم تمام وقتمو با وانیا جوونم بگذرونم.طفلی دخترم خیلی اذیت میشد. البته می رفت خونه مامانی فره و با بابایی و عمو مسعودش کلی بازی میکرد و خوش میگذروند و گاهی می بردنش پارک و فروشگاه و.... اما دوس داشت دوتایی رو با هم داشته باشه  مامان+بازی و تفریح     ...
20 خرداد 1392

روز پدر

     میگن خداوند به هر كسی به اندازه دلش داده ببین دل من چقدر بزرگه كه خدا تو رو به من داده. نازنینم با تمام وجود دوستت دارم و مردانگی ات را می ستایم و به وجودت افتخار می كنم. روزت مبارك.      ...
20 خرداد 1392